بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 160
بسم الله الرحمن الرحیم
به لالههای در خون خفته وطن قسم، لال شوم اگر در زیر پرچم امنیتی که شما بر سرای این سرزمین افراشتهاید به دشمنان این مرز و بوم لا نگویم. این "لا" دست رد زدن بر سینه هرچه الا دوست هست برای نظام. لال میگویم بر هر زبانیکه دلال وابستگی فرهنگی به شرق و غرب است. ما از شما آموختیم که نه شرق و نه غرب بهشت موعود ما نیست.
شما لالههای همیشه راست قامت تاریخ این مرز پر گهر بر خاک افتادید تا بیاموزید افتادگی را تنها با سجده خونین بر تربت با نوای نینوا میتوان به اوج شکوه و عظمت رساند. تیرهای سمی کبر و غرور و خودخواهی نظام طاغوت را در مشت مشت خاکریزهای جنوب و غرب دفن کردید تا گرد و خاک غفلت و طغیان گذشته را از دامن این ملت پاک کنید؛ و چه زیبا پرچم مکتب اسلام را در برابر طاغوتی دیگر برافراشتید. عدهای اما نپسندیدند این پیشرفت را؛ چرا که فرمول پیشرفت را در جای دیگر و چیز دیگری یافته بودند. برای همین هم نتوانستند حتی لحظهای در این فضا نفس بکشند. حرمت گرد و غبار مقدس میدان جهاد اکبر و جهاد اصغر هنوز بر جسم جوانان جان برکفمان را بی حرمتی کردند سوت قطار سریعالسیر پیشرفت به سوی توسعه یورو لایف استایل و آمریکن لایف استایل را کشیدند و خستگی فتحالمبین و فتح الفتوح 8 ساله بر تنشان همچنان ماندگار شد.
باید جهانی میشدیم و در جام جهانی آنان ما را هم به بازی میگرفتند. باید وام میگرفتیم از آنان تا چرخ توسعه سریعتر بچرخد. جام زهر را که به پیر و مراد کاخ ستیزان دوران که نوشاندند دست به عملیات پاکسازی کشور از فرهنگ مستضعفین به نفع مستکبرین زدند. هرچه مین ضد منیت کاشته بودید در برابر مهاجمان نفس اماره با نقشه بانک جهانی پول و سازمانهای صهیونیستی خنثی کردید و به جایش کارخانههای مصرف به سبک آمریکایی کاشتند شدیم وامدار دشمنان این ملت. مدرن کردید بیرونمان را، تا از دیو درونمان غافل شویم. زیباتر و جذابتر و دلپذیرتر کردید سبک زندگی مغرب زمین را خوشمزهتر از سس دلپذیر! داشتید و نداشتید؛ پول و نفوذ داشتید و حرص و طمع و شهوت قدرت را تا بینهایت؛ اما مرکب ریاستتان برای ترکیب جدید قدرت کوچک بود. باید به بالاترین قله نظام صعود میکردید.
دیدید که شاگرد خلفش بری از هر تخلفیست. خواستید آلودهاش کنید، خودش و خانوادهاش را، بیتش را، اما شاه شهرام جزایر "کیش"تان، در کمند سربازان بیت رهبری "مات" شد. سالهاست که کوس رسواییتان از بام این ملت افتاده است. از اسب مراد افتادید و از اصل هم. باورتان نمیشد مردمی که تا دیروز یه دوران "سازندگی" و "اصلاحتان" بهبه میگفتند اکنون برای دفع آفات "بازندگی" و "افسادتان" لحظه شماری میکنند.
افساد را آنجا آغاز کردید که در گوش مردم زمزمه کردید: قواعد زندگی عوض شده. لا گفتن به کفر و شرک و طاغوت را حتی در شهادتین عقوبت عربیت است و لعن بر یزیدیان و شمریان را خشونت بدویت . رونق تبری و تولا را از سکه انداختید با مطلای تساهل و تسامح . با ترویج برنامههای بازار مشترک جهانی لیبرال دمکراسی سکه سخن سربازان دیروز و امروز وطن را بیاعتبار کردید تا درباره اصحاب کهف نظام حکم تبعیدتان را آسانتر صادر کنید. با ابزار بازار سیاه افکارتان در دل دلسوزان و خادمان ملت تخم لق تردید کاشتید و خدمت بیمنت به کشور و نظام را فقر و بدبختی و محرومیت از پاداش خدمت دانستید و داراندگیشان را منادی برازندگی خدمت دانستید. خدمت بیشتر منت بیشتر و امنیت در مخارج بیشتر!
فرهنگ سکه پراکنی و جوایز بی جواز و ویژه خواری و متمایز بودن از ملت را پشت درهای بسته به مدیران و مسئولین زیر دستتان تفهیم کردید. طعم شیرین ولخرجی با بیت المال را چشاندید. عدهای مقاومت کردند و نپذیرفتند و شدند متحجر و خشونت طلب! آنان که تسلیم شدند ماندند تا پاداش آنچه را اربابشان کاشته بود در مزرعه 18 تیر 78 و فتنه 88 برداشت کنند. قشون کشیدید در خیابانهای پایتخت تا ولای فقیه را از تخت تولای مردم ولایی پایین بکشید. خواستید از زبالهدان تاریخ، رنسانس مشروطه خواهان مشروط شده در امتحان ولایت مداری را بیرون بکشید و در قالب جدید جمهوری، نظام بیمار گذشته را دوباره برپا کنید. بشوید رضا خان دوم با افزودنیهای روز تمدن!
بدانید تا زمانیکه خون فرمان خمینی در رگهای سربازان و افسران جان بر کف خامنهای جاری است در این مرز و بوم جایی برای یکه تازیتان وجود ندارد. این کشور یک برای همیشه به اندیشه فرعون و نمرودیان نه بزرگ گفت تا یادتان باشد عظمت پوشالی مال و منالتان قدرت و شوکت ناچیزتان چیزی بیش از آه و حسرت فراموش شدگان و خاموشی گزیدگان طغیانگر گورستان تاریخ نیست. باز هم انتخابی دیگر و انتخابات دیگر در راه است و دروازه قدرت دولت آرام آرام به روی منتخبی دیگر باز میشود. نگذاریم از این دروازه کسی جز دوستان راستین وارد شوند که سحر و شعبده نااهلان و نامحرمان عرصه سیاست و ریاست با یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی به بار خواهد آورد!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک